به گزارش سايت فدراسيون تكواندو، سجاد مردانی در سال 93 سال پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. نایب قهرمان مسابقات جهانی مکزیک در بازیهای آسیایی نتوانست به مدال دست یابد اما در مسابقات گرندپریکس منچستر و فینال گرندپریکس مکزیک موفق به کسب مدال برنز شد تا رتبه خود را در رنکینگ جهانی به رده 6 ارتقا بدهد. مردانی معتقد است در سال 93 درسهای زیادی کسب کرد تا در راه رسیدن به هدفش که کسب مدال طلای المپیک برزیل مصممتر باشد. در زیر گفتگوی «نسیم» با یکی از امیدهای تکواندو ایران در مسابقات جهانی روسیه و کسب سهمیه المپیک را میخوانید.
*سجاد مردانی تکواندو از کجا شروع کرد؟
-خانواده من ورزشی هستند و اولین مشوقین من برای ورزش کردن، آنها بودند. مادر و خواهرم پیش از من و برادرم تکواندو کار میکردند و بعد از کمربند مشکی، خواهرم تکواندو را کنار گذاشت. من و برادر بزرگترم از سال 75 تکواندو را در شاهین شهر اصفهان شروع کردم. به دلیل عدم حضور حریف تمرینی در شاهین شهر من به اصفهان میرفتم و شرایط متفاوتی را نسبت به دیگر ورزشکاران این رشته داشتم. سال 83 از شهر اصفهان که تعداد شرکت کننده زیادی در مسابقات قهرمانی کشوری در تهران قهرمان شدم و برای اولین بار در تکواندو مدال کسب کردم. بعد از این مسابقات به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم و رفته رفته شرایط طوری رقم خورد به تیم ملی امید دعوت شوم. سال 87 نیز در 20 سالگی در اولین دورهای که در لیگ شرکت کردم در 14 مسابقهای که انجام دادم به پیروزی رسیدم و پدیده لیگ شدم. در آن سال یوسف کرمی، هادی افشار و حامد خمسه از مدال آوران و قهرمانان بزرگ آن سال بودند که من مقابل آنها به پیروزی رسیدم. بعد ازپایان لیگ نیز برای اولین بار به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم که متاسفانه به دلیلی فشار زیادی که در لیگ پشت سر گذاشته بودم دچار پاردگی رباط پا شدم و یک سال و نیم از تکواندو دور شدم.
*سال 93 برای سجاد مردانی چطور سپری شد؟ به نظر میرسد یک مقدار در این سال دچار بدشانسی شدید؟
-سال 93 به من که هدف نهاییام کسب مدال طلای المپیک است، درسهای زیادی یاد داد. شاید از دید خیلیها که به تواناییهای من اعتقاد دارند، من سال بدی را سپری کردم اما من اینطور نگاه نمیکنم. این را میدانم که از همه حریفانم در جهان بهتر هستنم و میدانم با توجه به نگاهی که روی من وجود دارد باید بهترین نتایج را کسب کنم. من سال 93 را با توجه به عملکردم سال پر فراز و نشیبی میدانم. با توجه به آسیب دیدگی که در ابتدای سال 93 داشتم، چند ماهی آمادگی خوبی نداشتم و باعث شد عقب بیفتم. شرایط طوری برایم رقم خورد و تا ذهنم را با جسمم هماهنگ کنم زمان برد و اتفاقاتی که میخواستم پیش نیامد.
گرندپریکس قزاقستان اولین مسابقاتی در چهار، پنج سالی اخیری بود که در مسابقات شرکت میکردم و دست خالی باز میگشتم و این باعث شد خیلی به خودم بیایم و خودم را جمع کنم. بعد از قزاقستان شرایطم سخت بود و فشار روحی زیادی روی من بود. در مسابقات قزاقستان بعد از باخت من با وجود اینکه رقبای خوب من از باختن من خوشحال بودند اما با تعجب سوال میکردند، چرا شکست خوردم و همین باعث میشد من فکر کنم در حال دور شدن از هدفم هستم. بعد از مسابقات قزاقستان و یک ماه قبل از بازیهای آسیایی خودم را جمع کردم و با پشت سر گذاشتن تمرینات مناسب در آمادگی جسمی و روحی خوب و ایدهآلی قرار داشتم اما باز هم آنجا نشد که مدال کسب کنم.
برخی مواقع شما هر کاری میکنید انگار قرار نیست اتفاق مورد نظر شما به وقوع بپیوندد. من خودم میگویم در گرند پریکس قزاقستان با توجه به شرایط روحی و روانی که داشتم و حتی علیرغم اینکه خیلیها میگفتند خوب کار کردم، کم گذاشتم. من حتی در مسابقات گرندپریکس چین با وجود اینکه به مدال برنز رسیدم اما باز از خودم راضی نبودم و اعتقاد داشتم با توجه به شرایطم باز هم میتوان عملکرد بهتری داشته باشم.
*در بازیهای آسیایی قرعه بدشانسی کاروان موفق تکواندو ایران به نام تو افتاد و در مقابل حریف کرهای مغلوب و از رسیدن به مدال بازماندی؟
-نه بدشانسی نبود و من اصلا نمیگویم دچار بدشانسی شدم. من زمانی که در بازیهای آسیایی با قرعه کرهجنوبی روبرو شدم با توجه به اینکه اعتقاد داشتم از حریف کرهای بهتر هستم و در شرایط روحی و بدنی خوبی قرار داشتم و اصلا برایم مهم نبود. من در اینچئون هیچ شرایطی که برای رسیدن بهمدال لازم بود را کم نداشتم، اما برخی مواقع علیرغم آمادگی شرایط پیش میآید که از رسیدن به مدال باز میمانید.
*برخی از اعضا تیم ملی تکواندو از جمله بهنام اسبقی اعتقاد داشتند در اینچئون با ناداوری روبرو شدی؟
-در ورزش این مسائل پیش میآید و برخی مواقع علی رغم همه تلاشها، سدهایی برای تو در راه رسیدن به هدفت پیش میآید و من نگرفتن مدال را نیز به فال نیک میگیرم. یکی از اهداف من از سالیان گذشته کسب مدال طلای بازیهای آسیایی اینچئون بود اما باز هم من عدم کسب مدال را به فال نیک برای آینده میگیرم.
*مدال طلای بازیهای آسیایی علاوه بر اعتبار ورزشی برای خودت و کاروان ایران، میتوانست دستاورد مالی خوبی نیز برایت داشته باشد؟
-صدرصد همینطور است. دستاورد مالی این مسابقات برای ورزش تکواندویی که درآمد آنچنانی ندارد و فقط ورزشکارانش دلخوش به کسب نتیجه در مسابقاتی اینگونه برای دریافت پاداش هستند، مسابقات مهمی بود. این را باید بگویم همیشه راهی که پیش روی ورزشکار است پر از بالا و پایین است . من نیز نباید اینگونه فکر کنم، چرا منی که سالها در تکواندو زحمت کشیدم نتوانستم در اینچئون به مدال طلا برسم و از لحاظ مالی ضرر کنم. راه من در حال سپری شدن است و من باید با حفظ انگیزه به خودم بفهمانم در ادامه راه کم نگذارم.
*اینگونه به نظر میرسد سال 93 درس بزرگی برای آینده به تو داده است؟
-همینطور است. من هدفم طلای مسابقات المپیک ریودوژانیرو است و همین شکست بازیهای اینچئون، حقخوریها، بالا و پایینهای ورزشیام باعث میشود در مسیری که به سمت المپیک میروم کامل شوم.
*با توجه شکستگی انگشت دستت در فینال مسابقات جهانی مكزيك، شکست با ناداوری در اینچئون و مسائلی که در سال 93 برایت پیش آمد آیا به این فکر کردی ورزشکار بدشانسی هستی؟
-به این مسئله با وجود اینکه وقتی همه این مسائل را کنار هم میگذارید اینطور به نظر میرسد که ورزشکار بدشانسی هستم اصلا فکر نمیکنم. من اگر در همه مسابقات اخیر بدشانس آورده باشم، شک ندارم روز المپیک خدا کمک خواهد کرد و موفق خواهم شد. اگر قرار است همه بدشانسیها یک جا جمع شود و من یک جا شانس بیاورم، مطمئنم اون روز المپیک است. من برای آن روز دیگر با این ذهنیت فقط به میدان خواهم رفت که باید همه مسائل را در نظر بگیرم و برای شکست رقبا، داوری و مشکلات بر سر راهم به میدان بروم. به خودم قبولاندم اگر قرار است طلای المپیک برای من باشد، باید با همه این مسائل کنار بیایم تا اگر پیش آمد آمادگی روبرو شدن با آن را داشته باشم.
*بعد از شکست در بازیهای آسیایی، در پایان سال 93 بازگشت امیدوار کنندهای با کسب مدال برنز گرند پریکس منچستر، فینال گرندپریکس مکزیک و طلای تورنمنت یونان، فوجیره و جام فجر داشتی؟
-این موفقیتها از پایان سال 2014 شروع و در سال 2015 ادامه پیدا کرد. من بعد از بازیهای آسیایی در گرند پریکس منچستر برنز کسب کردم و این مدال را در فینال گرندپریکس با حضور 8 تکواندوکار برتر دنیا تکرار کردم. در فینال گرندپریکس مکزیک با وجود اینکه از مدالم راضی نبودم اما عملکردم به ایدهآل خودم نزدیک شده بود. من فقط کسب مدال طلا را ایدهآل میدانم و فقط در مسابقات مدال طلا من را خوشحال میکند. من اینطور برنامه ریزی کردم که مسابقات و طلای المپیک را نوک قلعه میدانم و حضور در مسابقات دیگر را راه رسیدن به نوک قله میدانم. خیلی خوب است که در راه رسیدن به قله و در دامنه نیاز با سرعت بالا بروم اما مهم این است در پایان من به عنوان اولین نفر در المپیک به نوک قله برسم. شاید در راه رسیدن به قله برخی مواقع توقف کنم، نفسی تازه کنم و بازنگری داشته باشم اما باید در برزیل پرچم را بر سر قله نصب کنم.
*کار کردن با بیژن مقانلو چگونه است؟ اینکه گفته میشود مربی سختگیری است واقعیت دارد؟
-مقانلو مربی سختگیری در تمرینات است و من نیز اعتقاد دارم با توجه به اینکه راه ما راه سختی است، پس باید سختیها را نیز تحمل کنیم. مقانلو مربی هوشیار و کاربلدي است؛ جايی که باید سختگیری میکند و در جاهایی نیز انعطاف نشان میدهند و مانند دوست با بازیکنان رفتار میکنند. تا الان ما شرایط بسیار خوبی را با مقانلو داشتیم.
در پایان مصاحبه تعدادی اسم و کلمه به شما میگم و میخواهم نظر شما در خصوص آنها را بدانم.
طلای المپیک: یکی از اهداف زندگی من
هادی ساعی: اسطوره تکواندو جهان
بیژن مقانلو: هدایتگر رسیدن به اهداف
بازیهای های آسیایی اینچئون: درس بزرگ
مسابقات جهانی مکزیک: تلخ و شیرین
خانواده: مهمترین رکن زندگی
یوسف کرمی: الگو، رفیق و مرد دوست داشتنی
پاداش: به موقع بدهند و کم هم نکنند
بهترین رفیق زندگیت: خانوادهام
المپیک برزیل: هدف میان مدت زندگی
مرتضی کریمی: مربی که اولین مدال جهانیام را با او کسب کردم