میلاد حضرت ابوالفضل العباس (ع)، اسوه باشکوه جانبازی مبارک باد
شناسه خبر: 13015 چهارشنبه 22 ارديبهشت 1395 - 08:47
|
عباس، فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری
در مدینه چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که
نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب
مشهور بوده اند.
عباس، فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند. امام علی(ع) 10 سال پس از وفات حضرت فاطمه، با امّ البنین ازدواج کرد. خواستگاری این ازدواج را برادرش عقیل انجام داد. می گویند هنگام ورود امّ البنین به خانه علی (ع) امام حسن و حسین بیمار بودند و او از آنان پرستاری کرد تا خوب شدند. امّ البنین اجازه نمی داد که او را فاطمه صدا کنند زیرا می ترسید یاد غم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود. ثمره ازدواج علی(ع) با فاطمه بنت حزام، چهار پسر به نام های عباس، عون، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود. فاطمه را به علت داشتن این چهارپسر، امّ البنین (مادر پسران) نامیده اند. امّ البنین آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بود که پس از شهادت آن حضرت، شوهر دیگری اختیار نکرد با آن که بیش از بیست سال پس از آن حضرت زنده بود. وقتی عباس به دنیا آمد، امام علی(ع) در گوش او اذان و اقامه خواند، نام خدا و رسول را به گوش او خواند و نام او را عباس نهاد. امام گاه گاهی قنداق عباس را در آغوش می گرفت، بازوانش را می بوسید و گریه می کرد. روزی امّ البنین علّت این گریه را پرسید؛ امام در جواب فرمود: این دست ها در راه کمک به حسین قطع خواهند شد. عباس در خانه علی و در دامان مادری با ایمان و وفادار و در کنار حسن و حسین (ع) رشد کرد واز این خاندان پاک درس های بزرگ انسانیت، شهادت و صداقت آموخت.
عباس نه تنها در قامت رشید بود، بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. او به یقین می دانست که برای چه روز عظیمی ذخیره شده و می دانست که برای عاشورا به دنیا آمده است. عباس در سنین دوازده تا چهارده سالگی، زمانی که علی (ع ) با دشمنان درگیر بود، در برخی از جنگ ها شرکت داشته و با آن که زیاداجازه جهاد به اوداده نمی شد،ولی درهمان نوجوانی حریف قهرمانان نامی عرب بوده است: عباس چهارده ساله بود که پدرش در واقعه محراب خونین کوفه در رمضان سال چهلم هجری به شهادت رسید. او با چشمانی اشکبار و خاطری اندوهگین، شاهد دفن شبانه و پنهانی پدرش بوده است. او هرگز توصیه ای را که پدرش در شب 21 ماه رمضان در آستانه شهادتش به عباس کرد، از یاد نبرد. آری امام از او خواست که در عاشورا و در کربلا برادرش حسین را تنها نگذارد. پس از شهادت امام علی (ع) عباس سال های تلخ امامت برادرش حسن (ع) را هم تجربه کرد.
عباس چند سال بعد از شهادت پدرش ، در سن هیجده سالگی با لُبابه دختر عبداللّه بن عبّاس ازدواج کرد. عبداللّه راوی حدیث و از شاگردان لایق و برجسته علی (ع) بود و لبابه در محیطی عرفانی و مذهبی تولد و رشد یافته بود. حاصل ازدواج عباس بالبابه دو فرزند به نامهای عبیداللّه و فضل بود. میگویند بعد از تولد فضل به عباس لقب ابوالفضل (پدر فضل) دادند. امّا برخی دیگر عقیده دارند عباس به خاطر فضل بی پایانش به این لقب خوانده می شود. عباس درهمه دوران زندگی اش، همراه برادرش امام حسین(ع) بود.او جوانی خودرا صرف خدمت به امام حسین (ع) کرد.او د رمیان جوانان بنی هاشم شکوه و احترام خاصّی داشت و آنان مانند پروانه هایی برگرد شمع عباس حلقه ای از عشق و وفا به وجود آورده بودند.آنان حدودسی نفر بودند و در رکاب امام حسن و حسین (ع) همواره آماده شهادت و حماسه بودند. عباس سرپرستی قافله امام حسین را در کوچ به کربلا بر عهده داشت. او در کربلا حماسه ای آفرید که تاریخ نظیر آن را در برگ های خود ندارد. او با پس زدن امان نامه امویان بزرگترین درس وفاداری به معشوق را در جامعه انسانی به یادگار گذاشت. امام سجّاد (ع) درباره عمویش عبّاس چنین می فرماید: خداوند،عمویم عباس را رحمت کند که در راه برادرش ایثارو فداکاری کرد و ازجان خود گذشت. چنان فداکاری کردکه دو دستش قطع شد. خداوند نیز به او همانند جعفر بن ابی طالب، درمقابل آن دو دست قطع شده، دو بال عطا کرد که با آن ها در بهشت با فرشتگان پرواز کند. عباس نزد خدا، مقام و منزلتی داردبس بزرگ، که همه شهیدان در قیامت به مقام والای او غبطه می خورند و رشک می برند.
|