سالروز ولادت با سعادت حضرت امام حسن عسكرى (ع) را به تمامى
شيعيان جهان تبريك عرض مینماییم
شناسه خبر: 21682 جمعه 17 دي 1395 - 20:30
|
حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) در سال 232 هجرى قمرى
در روز
هشتم ماه ربيع الثانى در شهر مدينه به دنيا آمد پدر آن حضرت امام
بزرگوار
حضرت هادى، و مادرش خانمى به نام حديثه بود. نام ايشان حسن، كنيه
آن
بزرگوار ابو محمّد و از القاب ايشان زكى و عسكرى است.
آنچه از صفات بزرگ و فضائل كه لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعنى: در علم، وزهد، كامل بودن در عقل وخرد، عصمت، شجاعت، كرم وبزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود وعلاوه بر نصوص كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان گذشته درباره امامت آن حضرت وارد شده بود،
در روايتى كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) در كتاب گرانقدر ارشاد نقل كرده است، حضرت امام هادى (عليه السلام) چهار ماه قبل از شهادت امام عسكرى (عليه السلام) را وصىّ خود قرارداد و به امامت آن حضرت تصريح كرده و گروهى از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت.
آن حضرت در ميان مردم و بزرگان و حتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى كه حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى كردند. در اينجا به همين مناسبت و براى آنكه فضل آن بزرگوار براى خواننده عزيز معلوم شود، داستانى را كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله)در كتاب ارشاد نقل كرده است مى آوريم.
مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) از ابن قولويه نقل كرده است كه: احمد بن عبيدالله بن خاقان متصدى املاك وخراج شهر قم بود كه از طرف بنى عباس به اين كار گماشته شده بود، پس روزى نام علويان و مذهب آنان، در مجلس او برده شد و او مردى بود كه با اهل بيت دشمنى بسيار داشت. در عين حال گفت: من مردى از علويان مانند حسن بن على «حضرت امام عسكرى» در وقار وآرامش وعفّت و پاكدامنى و بزرگوارى در نزد خاندان خود نديده و نشناخته ام، به طورى كه همه فاميل او را بر سالمندان وبرزگان خود مقدّم مىداشتند، همچنين همه سران لشگر، وزرا و عموم مردم او را بر سايرين مقدم داشته احترام مىكردند.
آن حضرت همانند پدران بزرگوارش داراى كرامات ومعجزايى نيز بودهاند كه مورخان نقل كردهاند و ما در اينجا فقط به ذكر دو مورد مىپردازيم.
اول: شخصى مى گويد: سر راه امام عسكرى (ع) نشستم، وقتى آن حضرت رسيد از تنگدستى خويش به آن بزرگوار شكايت كردم وقسم خوردم كه نه درهم ودينارى دارم و نه غذاى صبح وشام، آن حضرت فرمود: آيا به دروغ سوگند مى خورى با اينكه دويست دينار در زير خاك پنهان كرده اى، و اينكه مى گويم نه براى آن است كه چيزى به تو ندهم، اى غلام آنچه باخود دارى به او بده، غلامش صد دينار به من داد، سپس روى به من كرده فرمود: تو آن دينارها كه در زير خاك پنهان كرده اى در وقتى كه سخت بدانها نيازمند هستى از آنها محروم خواهى ماند و درست فرمود، زيرا آن پول كه حضرت داد خرج كردم و درهاى روزى بر من بسته شد و به ناچار به سراغ پولى كه در زير خاك پنهان كرده بودم رفتم اما اثرى از آن نيافتم، بعد فهميدم كه پسرم جاى پولها را دانسته، وآنها را برداشته و گريخته است و به هيچ چيز از آن پولها دست نيافتم.
دوم: شخصى به نام احمد بن محمد مى گويد: در زمانى كه مهتدى عباسى دست به كشتار مواليان ترك و وابستگان خود زد، من نامه اى به حضرت عسكرى (عليه السلام) نوشتم كه: سپاس خداى را كه او را از ما به خود سرگرم كرد، زيرا من شنيده بودم كه او شما را تهديد به قتل كرده است و گفته است كه: من ايشان را از روى زمين بر مى دارم، حضرت عسكرى (عليه السلام) به من نوشت: عمر او به اين كارها كفاف نخواهد داد، از امروز پنح روز بشمار و روز ششم پس از خوارى و ذلتى كه به او بر سر گشته خواهد شد، و چنان شد كه آن حضرت فرموده بود.
|