السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
شناسه خبر: 53089 پنجشنبه 6 مهر 1396 - 15:47
|
روز عاشورا، روز تماشای چگونه مردن برای آموختن چگونه زیستن است
پيام هاي تاريخي عاشورا
1. اتمام حجت در نهضت عاشورا امام حسين (عليه السلام) و يارانش پيش از آن كه جنگ درگيرد و دست دشمن به خون پاك آنان آلوده شود اتمام حجت مي كردند و با آيات بيّنات راه صحيح وحق را به آنها نشان مي دادند تا مبادا كسي از روي جهالت خود را دچار عذاب الهي كند.
در روز عاشورا حضرت ضمن خطبه اي كه ايراد كرد، اين گونه فرمود: «به نسبت و تبار من بنگريد؛ آن گاه به وجدان خويش باز گرديد و خود را سرزنش كنيد، ببينيد آيا كشتن من و هتك حرمتم براي شما رواست؟ آيا من پسر دختر پيامبرتان نيستم؟ آيا من پسر وصي و عموزاده پيامبر نيستم؟ آيا حمزه سيدالشهدا و جعفر طيّار، عموي من نيستند؟ آيا اين سخن پيامبر به گوشتان نرسيده كه فرمود: اين دو [حسن و حسين] سرور جوانان بهشتند؟....
آنچه مي گويم حق است و تاكنون دروغي نگفته ام. اگرمي پنداريد دروغ مي گويم از جابر بن عبدالله انصاري، ابوسعيد خدري، سهل ساعدي، زيدبن أرقم و أنس بن مالك بپرسيد كه مي گويند اين سخن را از پيامبر درباره من و برادرم شنيده اند. آيا اين كافي نيست كه دست به كشتنم نيالاييد؟».
2. افشاگري در حادثه كربلا يكي از رسالت هاي بازماندگان حادثه افشاگري عليه دشمن بود وضربه زدن به رژيم اموي از طريق تبيين آنچه در كربلا گذشت. نقش امام سجاد(عليه السلام) وحضرت زينب در اين ميان حائز اهميت بود. امام در نطقي كه در كوفه داشت، در حضور انبوه مردم اين گونه خود را معرفي كرد: «اي مردم! هركس مرا مي شناسد، كه شناخته است و هر كس مرا نمي شناسد، من علي بن الحسين هستم، پسر آن كه حرمتش را زير پا نهادند و نعمت را از او سلب كردند، مالش را به غارت بردند، خانواده اش را به اسارت گرفتند، من پسر كسي هستم كه بي گناه او را در كنار شط فرات سر بريدند».
3. ريشه عاشورا در سقيفه عاشورا در واقع تجلي نهايت دشمني هاي امويان با اهل بيت عصمت و طهارت بود كه با هم دستي همه عوامل پيدا و پنهان شكل گرفت، اگر وصيت پيامبر(ص) درباره سرنوشت مسلمين پس از خودش عمل مي شد و ولايت حاكميت مي يافت. آن بدعت ها، رجعت ها و شعله ور شدن آتش كينه و عداوت بازماندگان احزاب شرك و ضربه خوردگان ازتيغ اسلام بروز نمي يافت، شهادت امام حسين (عليه السلام) و يارانش در عاشورا برگي ديگر از آن ستم نخستين بود، تيري كه روز عاشورا بر قلب حسين (عليه السلام) نشست و خون حضرت را برزمين ريخت، درواقع در روز سقيفه رها شده بود و در عاشورا به هدف نشست!
اين كه يزيد پس از كشتن امام (عليه السلام) مغرورانه مي گفت: كاش اجدادم و نياكانم بودندو شاهد اين انتقام گيري بودند، نشانه ديگري از همين كينه ديرينه است.
4. عبرت آموزي حادثه كربلا، يكي از حودث الهام بخش و عبرت آموز است، در عين حال كه براي همه حق جويان و عدالت خواهان و مبارزان راه حق و آزادي يكي از غني ترين منابع الهام بخش است، از نگاه ديگر، يكي از تلخ ترين حوادث و دردناك ترين فجايعي است كه در تاريخ اسلام به دست امت پيامبر پديد آمد و جا دارد دقيقاً مطالعه و عوامل بروز اين حادثه تلخ ريشه يابي شود.
مقام معظّم رهبري فرموده اند: «ملت اسلام جا دارد فكر كند كه چرا پنجاه سال بعد از وفات پيغمبر كار كشوراسلامي به جايي رسيد كه همين مردم مسلمان از وزيرشان، اميرشان، سردارشان، عالمشان، قاضي شان، قاري شان گرفته تا اجانب و اوباش در كوفه و كربلا جمع شدند و جگرگوشه همين پيغمبر را با آن وضع فجيع به خاك و خون كشيدند! خوب، بايد آدم به فكر فرو رود كه چرا اين طوري شد؟... كار به جايي برسد كه جلوي چشم مردم حرم پيامبر را بياورند توي كوچه و بازار به آنها تهمت خارجي بزنند».
پیام امروز عاشورا نهضت حسینى، حركتى از سر سیرى و جهانگردى و سفر تفریحى و تجارى و ورزشى و حتى سفرى به قصد انجام حج و عمره و جهانگردى مذهبى و زیارتى نیست. سفر كربلاى سیدالشهدا علیه السلام هجرتى دفاعى، عبادى، زیارتى و تبلیغى به منظور انجام وظیفهاى دشوار و بزرگ و جهانى و جهادى است. از مراسم عاشورایى كه ما برگزار مىكنیم تا عاشوراى معرفت حسینى، فرهنگها فاصله است؛ گرچه شبیه عاشورا هم مغتنم است و براى بیدادگران وحشتانگیز. ازعبادت كربلایى تا عادت كربلایى تفاوت از زمین تا آسمان است؛ گرچه نفس حضور و زیارت سرور شهیدان شیرین و دلنشین و مسئولیت آفرین است. از شورعاشورایى تا شعور و عرفان حسینى تفاوت از زمین تا آسمان است.
از امامى كه برخى ترسیم مىكنیم كه گریزان و هراسان و صامت و آرام است، تا امام قیام و جهاد و فریاد و عزت و اعتراض و وارث پیامبر و امین خدا، مسافتى از غرب تا شرق عالم است.
عاشورا، درسها، عبرتها و جلوههایى دارد كه همه ساله از زبان عالمان دین و مبلغان متعهد و فداكار و مداحان مخلص و شاعران كربلایى تكرار مىشود، اما امروز از عاشورا چه درسهایى را باید فرا گیریم و چه معارفى را بیاموزیم؟
|